تنگه ابوقریب
۲۰۱۸ | اکشن درام هیجانی
کارگردان : بهرام توکلی
نویسنده : بهرام توکلی
بازیگران : جواد عزتی حمیدرضا آذرنگ امیر جدیدی مهدی پاکدل علی سلیمانی
خلاصه داستان : تنگه ابوقریب» روایتی است از دفاع گردان عمار در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی در روزهای پایانی جنگ
[site_reviews_summary title=”میانگین امتیاز اعضای نقد فارسی” assigned_to=”post_id” hide=”bars,rating,summary”]
نقد اعضای نقد فارسی درباره فیلم
[site_reviews_summary title=”میانگین نظرات” labels=”عالی,خوب,متوسط,بد,افتضاح!” assigned_to=”post_id”]
[site_reviews title=”نقد اعضای نقد فارسی” pagination=”ajax” assigned_to=”post_id” id=”jj8k84kj”]
[site_reviews_form assign_to=”post_id” id=”jj8k0t92″ hide=”email,terms”]
تصاویر فیلم
عباس نصراللهی (امتیاز ۵ از ۱۰)
کشورهایی که جنگ را تجربه کردهاند همیشه در تلاش بودهاند تا آثاری از این واقعه تلخ در ابعاد مختلف بسازند و بخشهایی از جنگ و اتفاقات اطراف آن را بازگو کنند. سینمای جنگ در کشور ما نیز همواره فعالیتهایی داشته و کارگردانانی در این زمینه سرآمد بودهاند و برای چند سال این زمینه از فیلم گل سر سبد سینماها بود و آثار زیادی در این رابطه ساخته شد و پس از چند سال عطش ساخت فیلمهای جنگی کم شد و در این سالهای اخیر،در طول یک سال آثار معدودی در این باره ساخته و ارائه شدهاند. اما با نگاهی کلی به فیلمهای جنگی سینمای ایران به راحتی میتوان متوجه شد آثار انگشت شماری در این زمینه قابل قبول هستند و میتوان به عنوان یک منبع یا مرجع به آنها رجوع کرد. سینمای ما چه در نمایش میدان جنگ و چه در نمایش حواشی و تبعات پس از جنگ چندان موفق نبوده و میتوان آثار قابل توجه را به راحتی شمرد و برای سالها این آثار را سردمدار سینمای جنگ دانست.
پیش از مسائل فنی که باعث شدهاند در همه این سالها آثار خوبی درباره جنگ ساخته نشود، مسائل ممیزی و نگاههای غرض ورزانه به موضوع جنگ دلیل اصلی ضعف آثار است، زیرا وقتی درباره جنگ سخن گفته میشود، یعنی درباره بخشی از تاریخ سخن گفته میشود، و وقتی تحریف صورت پذیرد، یعنی زندگی و مشاهدات مردم مورد تحریف واقع شده و در نهایت اثر خوبی به بیننده ارائه نخواهد شد و سینمای ما همچنان باید منتظر اثری باشد که واقعیتهای جنگ را یا حتی بخشی از آن را بی کم و کاست به نمایش بگذارد، گرچه که شاید سینمای ما در نمایش حواشی و اتفاقات و خرابیهای بعد از جنگ و در حین جنگ موفق تر عمل کرده و چند اثر خوب را میتوان در این شاخه نام برد.
اما همه اینها گفته شد تا نگاهی داشته باشیم به فیلم «تنگه ابوقریب» آخرین ساخته بهرام توکلی، فیلمی که بسیار پر سرو صدا و البته از لحاظ نگاه به توفیقات جشنوارهای در جشنواره مهم داخلی کاملا موفق عمل کرد. اما باید دید این فیلم که با هزینه گزافی ساخته شده و هدفش احیای سینمای جنگ و البته نمایش یک واقعه تاریخی بوده واقعا فیلم قابل قبول و خوبی است یا خیر؟
«تنگه ابوقریب» همانطور که از نامش پیداست تصویری است از یکی از عملیاتهای مهم جنگ در آخرین روزهای آن تا از رشادتها و از جان گذشتگیهای رزمندگان بگوید. در نگاهی کلی، فیلم تلاش کرده تا تمام تمرکزش را روی اصل واقعه بگذارد و نگاهی بی طرفانه به جنگ داشته باشد، همه را از یک جبهه و از یک تفکر بداند و موفقیت و یا شکست را به عدهای خاص نسبت ندهد، گرچه که با نگاه به سرمایه گذاران فیلم شاید باور بی طرف بودن آن کمی سخت باشد، اما هر چه که در فیلم جستجو کنیم، حرفی یا عملی مبنی بر نگاه مغرضانه نمیتوانیم بیابیم، که در قیاس با فیلمی که از همین سرمایه گذاران در سال گذشته اکران شد و موضوعی جنگی داشت و پر از حرفها و اکتهای مغرضانه بود، حرکتی رو به جلو محسوب میشود، اتفاقی که البته در نهایت در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.
اینکه شنیده شد بهرام توکلی میخواهد فیلمی جنگی بسازد همان قدر عجیب و دور از انتظار بود که مجید مجیدی فیلمی به گفته خودشان عظیم و تاریخی ساخت که به هیچ وجه فیلم خوبی نبود. کارگردانی که تا پیش از «تنگه ابوقریب» پا را فراتر از فضای شهری نگذاشته بود و در عین حال در سبک و سیاق خاص خودش کاملا موفق بود، به ناگاه پا در مسیر ساخت یکی از سختترین فیلمهای جنگی ساخته شده در سینمای ما گذاشت و ریسک این کار را پذیرفت. اما اشتراک اثر مجیدی با اثر توکلی پیش از مسائل فنی که در ساخت چنین آثار پرهزینهای کاملا تاثیرگذار است، این است که هر دوی این کارگردانان نگاهی کاملا شخصی به یکی واقعه تاریخی خاص داشتهاند، حال اثر مجیدی که تکلیفش مشخص است و میماند فیلم بهرام توکلی.
«تنگه ابوقریب» با بهره گرفتن از بهترین امکانات و پیشرفتی که در مسائل فنی بصری سینمای ما در این سالها حاصل شده تمام تلاشش را کرده تا بهترین بازسازی را از صحنههای جنگ ارائه دهد و نزدیکترین حس را به بیننده القا کند، کاری که در انجام آن بسیار موفق بوده و فیلم با استفاده از صحنههای جنگی آثار معروف تاریخ سینما و به نوعی تقلید مو به مو از آنها تصاویری خیره کننده از جنگ را به بیننده ارائه کرده است. کارگردانی خوب توکلی که کاملا مسلط به صحنههای اکشن و پر برخورد فیلم توانسته تا در لایه سطحی و ظاهری اثرحس هیجان و درد زیادی را نصیب بیننده کند، شاید بارزترین نکته فیلم در کنار جلوههای ویژه خوب و فیلمبرداری سطح بالا همین موضوع باشد. پس با دیدن فیلم به راحتی میتوان فکر کرد که این اثر بهترین فیلم جنگی تاریخ سینمای ماست، اما موضوع حائز اهمیت در اینجا بحث مهمی است که از دیرباز در سینما حضوری پررنگ داشته و آثار قابل توجهی را که پس از سالها همچنان میدرخشند تبدیل به آثار نمونهای کرده است و آن هم این است که فرم عالی و جذابیتهای بصری به تنهایی نمیتوانند عامل خوب بودن یک اثر شوند و محتوا و فرم با یکدیگر و در تعادل باید قدم بردارند، اتفاقی که در «تنگه ابوقریب» رخ نمیدهد و بی شک میزان اثرگذاری آن را محدود به همان اتمسفر سالن و لحظه نمایش فیلم میکند.
در «تنگه ابوقریب» ما با یک فیلم جنگی مواجه هستیم که طبعا تمام صحنههای اکشن و پر التهاب فیلم در راستای همین پیرنگ فیلم انتخاب و پیاده سازی شدهاند، اما اینکه صرفا برای نمایش جنگ به صحنههای زیبا و گریمهای درخور توجه کنیم و از قصه و فضاسازی و شخصیت پردازی غافل شویم، قطعا ضربهای بزرگ را به اثر خواهیم زد. در واقع بهرام توکلی که در فیلمهای قبلییش به خوبی میتوانست شخصیت پردازی کند و بیننده را وارد دنیای فیلم کند و با توجه به جنس آثارش کاری دشوار را انجام دهد، در «تنگه ابوقریب» اسیر ظاهر زیبای فیلمش شده و باطن آن را رها کرده است، کارگردانی که بلد بوده قصه بگوید، در اینجا توانایی روایت قصهای درست از یک واقعه مهم را ندارد و به گفته خودش چون مستندات زیادی را دیده تا بتواند صحنهها را به درستی بازسازی کند از قصهگویی رها شده و تنها به بازسازی ظاهری وقایع پرداخته است. شخصیتهای فیلم هیچ کدام به درستی شکل نگرفتهاند و هیچ تلاشی هم برای شناساندن آنها به بیننده نشده، در واقع وقتی فیلمی از قهرمان یا قهرمانها صحبت میکند و به هرکدام از آنها فضایی میدهد تا بتوانند عمل یا عکسالعملی را نشان دهند و خود را به عنوان قهرمان در ذهن بیننده جا بیندازند، باید اکتهای به موقع و تاثیرگذار داشته باشند، اما شخصیتهای اصلی فیلم آن قدر سریع در حال معرفی شدن هستند و کارگردان قصد دارد هرچه زودتر به میدان جنگ برسد، کاملا ناقص باقی میمانند و حتی روابط بین آنها به درستی برای بیننده تعریف میشود و به عنوان مثال به سختی با تلاش و دقت زیاد میتوان متوجه شد که دو تن از آنها با یکدیگر نسبتی دارند.
مشکل دیگر فیلم که در پس ظاهر پر التهاب و شلوغ آن قرار گرفته عدم فضاسازی درست است، ما در فیلم و از همان ابتدا و حتی پیش از آغاز با یک اسم طرف هستیم، اسمی که قرار است سرنوشت جنگ را عوض کند، تنگه ابوقریب که نام فیلم هم است، پس بیننده از ابتدا تا انتها منتظر است تا بداند این تنگه چیست، چرا مهم است و اساسا چه موقعیتی داشته که تا این حد مورد اهمیت واقع شده و جان جوانان زیادی را گرفته است، اما این اتفاق رخ نمیدهد و حتی تا لحظه پایانی فیلم بیننده دید درستی از جغرافیای این منطقه ندارد و خود را در میان تصاویر فیلم گم میکند، همانطور که شخصیتها را در این میان گم میکند، و این عدم پردازش صحیح موقعیت جغرافیایی با توجه به اصل موضوع فیلم کاملا بر کیفیت آن اثر میگذارد و سردرگمی شدیدی را ایجاد میکند. و این پرداخت نادرست موقعیت جغرافیایی تنها به تنگه ابوقریب محدود نمیشود و در بسیاری از صحنههای فیلم بیننده نمیتواند تشخیص درستی از رخ دادن وقایع داشته باشد، و بارزترین آنها میتواند جایی باشد که خیل عظیمی از مردم در حال فرار هستند و حتی موجب بسته شدن راهها شدهاند، اما سوال اینجاست که این مردم از کجا آمدهاند، به کجا میروند و اصلا دلیل فرار آنها با این گستردگی چیست، در حالی که هنوز اثری از دشمن دیده نشده که شدت قضیه را تا این حد بالا ببرد.
نگاه شخصی توکلی که در زمانهایی از فیلم میتواند رگههایی از کارگردانی را نشان دهد که دغدغه دارد، باعث شده تا صحنههای زیبایی که تماما مفهومی ضد جنگ دارند در فیلم دیده شوند، اما همه این راهکارها و ترفندها کمکی به قوام کلی اثر نمیکنند، زیرا وقتی با شخصیت و جغرافیای خاص طرف هستیم، باید تعریف درستی از اینها به ما داداه شود، اتفاقی که در «تنگه ابوقریب» رخ نمیدهد و کیفیت اثر را پایین خواهد آورد.
با توجه به جذابیتهای بصری فیلم که به طور لحظهای میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند، اگر فیلمنامه فیلم نیز به درستی و با قوت نوشته میشد، قطعا «تنگه ابوقریب» با المانهایی که در بحث فنی داراست، میتوانست روایتی بی غرض و درست از جان فشانیهای جوانان باشد، و تبدیل به نمونهای ترین فیلم جنگی سینمای ما شود، گرچه که هنوز هم به طور گذرا این موضوع را نمایش میدهد و تمام تلاشش را میکند تا تاثیرگذارترین حس را به بیننده القا کند، اما در نهایت آنچنان توفیقی نمییابد، زیرا فیلم خوب مجموعهای است متعادل از همه فاکتورها و عوامل که در کنار یکدیگر به خوبی جا خوش کردهاند. موضوعی که در «تنگه ابوقریب» شکل نمیگیرد و همه فاکتورها به یک اندازه خوب نیستند و حتی در بعضی از فاکتورها فیلم دچار فقدان و کمبود است.لال
نوشته تنگه ابوقریب اولین بار در نقد فارسی. پدیدار شد.