چرا صدا و سیما روز به روز غیر قابل اعتمادتر میشود؟
فقر سوژه و هیجان زدگی برخی از مجریهای تلویزیون، درست در روزهایی که صداوسیما از کمبود محبوبیت در بین مردم رنج میبرد کار دست رسانه ملی میدهد و اعتماد به این سازمان عریض و طویل را بیش از پیش دچار تردید میکند.
رسانه ملی هر از گاهی با آنتن دادن به برخی از افراد برای بیان مشکلات و یا پرزنت خود که چند روز بعد تمام آن انکار میشود، از یک سو نشان میدهد که این رسانه عریض و طویل به راحتی فریب میخورد و از سوی دیگر ثابت میکند که این رسانه مرجع معتبری برای اخبار و وقایع نیست.
در آخرین شاهکار صداوسیما، آنها یک بار دیگر قهرمانی ساختند که البته در واقعیت آن چیزی نبود که برایش با احساسات مردم بازی کردند و بیش از یک میلیارد پول جمع کردند، پولی که میتواند مصداق مردمفریبی و سوءاستفاده از احساسات و کمکهای مردمی باشد. ماجرا از آنجایی شروع شد که ویدئویی در اوج کاهش قیمت دلار منتشر شد که در آن فردی که عنوان میکرد فرزندش مبتلا به سرطان است و آمده است تا پایین آمدن قیمت دلار را ببیند و خوشحال شود تا بتواند راحتتر برای فرزند خود دارو تهیه کند. این اما پایان ماجرا نبود. پس از پخش گزارش، «علی ضیا» این مرد و فرزندش را به برنامه «فرمول یک» آورد. «افشین ولیخانی» ، پدر کودک سرطانی در این برنامه انتقادات تندی را متوجه وزارت بهداشت و خیریه مهرانه زنجان کرد و مدعی شد که به فرزند سرطانی او کمک نکردهاند و او پول تهیه دارو ندارد و حتی برای درمان بیماری فرزندش مجبور به فروش یکی از کلیههای خود شده است.
گریههای این پدر و علی ضیا جو احساسی غلیظی ایجاد کرد و موجی به راه افتاد. موجی که بلافاصله به یک شماره حساب و کمپین جمع کردن کمک های مردمی برای این کودک تبدیل شد. بعد از این برنامه، برخی از سلبریتیها از جمله پرویز پرستویی -که خود منتقد جدی صداوسیماست- با گذاشتن شماره کارتی از مردم خواست به این پدر و فرزندش کمک کنند. برخی کاربران اینستاگرام نیز توهینهای رکیکی را متوجه خیریه مهرانه و مدیر آن «اصغر وثوق» کردند و این سوال ایجاد شد که خیریه های حامی بیماران سرطان با پولهای جمعآوری شده چه می کنند؟ هنوز چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که واکنش مقامات رسمی شروع شد. اظهارنظرها و موضعگیریهایی که نشان از صحت نداشتن سخنان مهمان برنامه فرمول یک داشت. مسئولان وزارت بهداشت و محک در این زمینه توضیحاتی دادند. توضیحاتی که نشان از آن داشت که بر خلاف ادعاهای مطرح شده در برنامه فرمول یک، کودک زنجانی در سال ۹۵ بهبودی کامل پیدا کرده و در حال حاضر درمان دارویی در مورد این کودک صورت نمی گیرد اما چکاپ و آزمایشهای دورهای وی انجام میگیرد.
ضمن این که بر اساس مستندات موجود در مرکز طبی کودکان، این کودک در سال های ۹۴ و ۹۵ به مدت جمعا ۲۶ روز در این بیمارستان بستری و تحت درمان بود و بعد از بهبودی کامل و قطع درمان در حال حاضر تحت نظر اساتید این مرکز است و دارویی مصرف نمی کند .کل هزینه های بیمار در طول مدت درمان در سالهای ۹۴ و ۹۵، ۱۶ میلیون تومان اعلام شد که بیمار از این مبلغ تنها پانصد هزار تومان را پرداخت کرده است و بقیه توسط اعتبارات طرح تحول سلامت پوشش داده شده است هزینه های دیگر بیمار هم توسط موسسه محک پرداخت شده است». «داریوش آرمان»، مدیر عامل انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی نیز در واکنش به این برنامه به رسانهها گفت: مستندات موجود نشان میدهد که افشین ولیخانی پدر کودکی که در برنامه تلویزیونی فرمول یک ادعا کرده بود، کلیه خود را برای درمان فرزندش فروخته، سه سال قبل از به دنیا آمدن فرزندش اقدام به فروش کلیه خود کرده است.
اما شوی برنامه فرمول یک ادامه داشت. علی ضیا دوباره این پدر را به برنامه دعوت میکند و اعلام کرد که مبلغ یک میلیارد تومان جمع آوری شده به محک اهدا خواهد شد. اگر چه بنیادهای خیریه محک و مهرانه نیز با این توضیح که «این پول با رضایت مردمی جمعآوری نشده. آنها مورد کلاهبرداری قرار گرفته اند و باید این پول به حسابشان برگردد.»زیر بار این پول نرفت و همین تصمیم را وزارت بهداشت هم دارد. اکنون این مبلغ توسط نهادهای قضایی بلوکه شده است.
البته این اولین بار نبود که آنتن دست افرادی میافتاد که برای خود مشکلتراشی یا مشکلاتشان را بزرگنمایی می کردند تا از احساسات مردم سوءاستفاده کنند. در برنامههای پربیننده دیگر با مجریگری مجریان سرشناس نیز چندین و چند بار این اتفاق افتاده است. چند وقت پیش بود که رضا رشیدپور در برنامه «حالا خورشید» عکس یک نوجوان که با فتوشاپ درست شده بود را نشان می دهد و آن را شهید مدافع حرم معرفی می کند یا مهمانانی به برنامه تلویزیون دعوت میشوند و از قدرت فرزند نابغه خود سخن میرانند و بعد از چند روز مشخص میشود تمام ادعاها دروغی بیش نبوده است. یا خلبانی که اطلاعات نادرستی ازعدم امنیت پرواز به مخاطبان میدهد و دست آخر نادرستی صحبتهایش با شکایت شرکت هواپیمایی مذکور برملا میشود. از این دست مثالها فراوان است که اشاره به همه آنان در این چند سطر کوتاه نمیگنجد. فراوانی این اتفاقات این سوال را در ذهن ایجاد میکند که واقعا چرا رسانه ملی اینچنین هیجان زده به دام این خبرها و افرادی که خبری از واقعیت کلام شان ندارد، میافتد؟
توالی این اتفاقات از یک سو، نشانگر این است که عوامل برخی از برنامههای تلویزیونی بدون هیچ تحقیقی هر آنچه را که در شبکه های اجتماعی به دستشان برسد روی آنتن تلویزیون میبرند و فضای مجازی را منبع اصلی اطلاعات خود قرار می دهند و از سوی دیگر نشان دهنده این موضوع است که این برنامهها و مجریان آنان به حدی به جنجالی بودن برنامه خود برای جذب مخاطب فکر می کنند که دیگر وقتی برای تحقیق راجع به صحت و سقم موضوعی که مطرح می کنند ندارند و بنابراین به راحتی فریب میخورند. البته برخی پا را از جو زدگی عوامل ساخت برنامههای تلویزیون برای جذب مخاطب فراتر گذاشته و آن را به سناریوی صداوسیما برای تخریب دولت نسبت میدهند.
یک جامعه شناس در این زمینه با بیان اینکه بزرگترین سرمایه یک رسانه اعتماد مردم به آن است و رسانه ملی به بهای اندکی دارد این سرمایه را از دست میدهد. به «همدلی» گفت: اکثر مخاطبان شبکه های اجتماعی با دیدن شایعات در فضای مجازی، آن را باور می کنند، اما انتظارات از مسئولان یک رسانه میلیونی فراتر از این است که با ارائه اطلاعات نادرست، شایعاتی را به راه بیندازند. اطلاعاتی باخبر شدن از صحت و سقم آن زحمت زیادی نمیخواهد. «فرناز آزادی» افزود: مخاطبان که به رسانه ها اعتماد می کنند، شایعاتی را می شنوند که تنها دلیلش عدم مسئولیت پذیری مسئولان رسانه ای است که دقایقی را به تحقیق راجع به مسائلی که مطرح می کنند، اختصاص نمی دهند و تنها برای جذابیت برنامه خود، هر آنچه که به دست شان می رسد را بازگو می کنند. . بنابراین لازم است برنامههای مختلف تلویزیونی قبل از تولید و انتشار چنین برنامههایی که احساسات مردم را درگیر میکند، از منابع رسمی صحت و سقم ادعاها را بررسی کنند تا کمکهای مردمی در مسیر صحیح و منطقی قرار بگیرد. امانالله قرایی مقدم، جامعه شناس آسیب برنامههای تلویزیونی که بعد از چند روز تمام آن انکار میشود را صدمه جبران ناپذیری به اعتماد مردم میداند. وی در این زمینه به همدلی گفت: برنامههای اینچنینی اعتماد عمومی را ضعیف میکند. در واقع این برنامهها هم اعتمادافقی که اعتماد مردم به مردم است و هم اعتماد عمودی که اعتماد مردم به مسئولان است را ضعیف میکند.
وی افزود: عوامل دست اندرکار برنامهای که روی آنتن میرود باید نخست برای مخاطبانش احترام قائل شود و قبل از انجام هر کاری از صحت و سقم موضوع برنامه اطمینان حاصل کند. اگر مردم به صورت مکرر از رسانه ملی خود دروغ بشنوند نه تنها نسبت به آن بیاعتماد میشوند و آن رسانه مرجعیت خود را از دست میدهد، بلکه این موضوع حس همدلی و وابستگی را در جامعه کاهش میدهد، چرا که آنان هر موضوعی را در تلویزیون میشنوند فکر میکنند دروغ دیگری است. قرایی مقدم با بیان این که مردم زمانی که حرف راست را از رسانه ملی خود نمیشنوند به سمت شبکههای ماهوارهای گرایش پیدا میکنند. افزود:رسانه ملی اگر عملکرد درستی نداشته باشد و اعتماد ترک خورده مردم را ترمیم نکند، نه تنها محبوبیت و مقبولیت خود را از دست میدهد بلکه باعث میشودمردم برای صحت سنجی هر موضوعی ناچار دست به سوی رسانههای بیگانه دراز کنند و این گونه رسانه ملی هر روز بیشتر از دیروز مخاطبان خود را از دست میدهد.
منبع: hamdelidaily.ir
نوشته چرا صدا و سیما روز به روز غیر قابل اعتمادتر میشود؟ اولین بار در نقد فارسی. پدیدار شد.