تقارن قسمت هفتم با قسمت پانزدهم زخم کاری
خب حالا بی حساب شدیم ! دیالوگی که مالک در قسمت هفتم پس از حمله به منصوره و ناصر بیان کرد و در سکانس پایانی قسمت پانزدهم منصوره پس از حمله به مالک این بار منصوره به مالک میگوید حالا بی حساب شدیم . تکرار این دیالوگ نشان از آن دارد که انتقام ریشه به ریشه ادامه دارد تا به نسل بعدی برسد ولی انتقام منصوره بازگشتی برای مالک نگذاشت . در انتقام نیمه اول سریال عشق این دو تبدیل به جنون نشده بود به همین دلیل مالک ، منصوره را در نیمه اولیه سریال حذف نکرد.
به نقل از مجله سینماباز، پرهام موسوی: حتی انتخاب لباس این دو سکانس هوشمندانه انجام شد چون منصوره دقیقا با همان لباسی که در قسمت هفتم زخم خورد در قسمت پایانی ظاهر شد ، لباسی که در قسمت هفتم قبل از رو در رو شدن با مالک گرفت تا به دل مالک بشیند ولی نمی دانست مالک دقیقا در همان جلسه به او زخم میزند.
فیلمنامه نویس با اشراف کامل این دو سکانس را طراحی کرد چون این دو سکانس تکمیل کننده انتقام منصوره و مالک به یکدیگر هستند . در نیمه اولیه سریال مالک از عشق منصوره سوءاستفاده میکند و در نیمه پایانی سریال این بار منصوره انتقام سواستفاده مالک را می گیرد با اینکه تا لحظات پایانی نگاه حسرت بار منصوره به مالک را مشاهده میکنیم اما با توجه به سوءاستفاده این عشق توسط مالک ، دیگر منصوره کوتاه نمی آید چون او به عنوان یک زن مستقل جدای از تصمیم برادرش میخواهد خودش انتقام سواستفاده مالک را بگیرد او میخواهد انتقام این عشق را بگیرد نه انتقام اموالی که قرار بود به ناصر برگردد.
چه در رمان بیست زخم کاری و چه در نمایشنامه مکبث کاراکتر منصوره وجود خارجی ندارد اما مهدویان در طراحی این شخصیت ، به شکلی عمل کرده که سریال فضای مستقلی نسبت به رمان و نمایشنامه دست پیدا کند و میتوان گفت مهدویان با طراحی عشق قدیمی منصوره مالک باعث شد سریال خودش را جدا کند از نوشتار ادبی که اقتباس در آن صورت گرفته چون حتی از لحاظ فیلمنامه نویسی هم بررسی کنیم اگر کاراکتر منصوره و عشق قدیمی اش با مالک نبوده ، درام قصه آنقدر جذاب روایت نمیشد چون عنصر تصویر با عنصر ادبیات دو مقوله مستقل هستند که برای جذابیت تصویر باید المان هایی اضافه شود تا برای مخاطب دیدنی شود.